کد مطلب:140255 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

رسیدن موکب همایونی به تنعیم و شرح حوادث در آنجا
چون موكب همایونی سلطان دنیا و آخرت از مكه معظمه حركت نمود به وادی تنعیم [1] رسید، ارباب تاریخ از وقوع دو حادثه در این سرزمین خبر داده اند:

1- پس از رسیدن اردوی كیوان شكوه به این سرزمین عون و جعفر فرزندان عبدالله بن جعفر محضر مبارك امام علیه السلام مشرف شدند و عریضه پدر را به نظر مبارك رساندند.

مؤلف گوید:

مضمون این نامه قبلا نقل شد و گفتیم كه عبدالله در ضمن نامه از جناب امام علیه السلام درخواست توقف نمود تا او بیاید، زمانی نگذشت كه عبدالله با نامه عمرو بن سعید والی حرمین شریفین و برادرش یحیی ابن سعید رسیده و مكتوب امان را دادند و ارجاع آن بزرگوار را خواستار شدند ولی مفید واقع نگشت و حضرت بوی فرمودند:

پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را دیده ام و مأمور این مسافرت شده ام.

از انوار العلویه نقل شده كه عبدالله عازم ملازمت ركاب همایون شد امام علیه السلام به جهت كم نوری چشم های او راضی نشدند چون عبدالله مأیوس گردید هر دو پسرش عون و محمد را به نیابت خود به ملازمت ركاب آن حضرت در سیر و جهاد امر نمود و خود با یحیی در كمال حسرت مراجعت كرد...

2- سید بن طاووس رحمة الله علیه می نویسد در آن مكان (وادی تنعیم) كاروانی از یمن هدایا و تحف بار كرده بود و به جهت یزید بن معاویه می برد، خامس آل عبا پرسید این هدایا از كیست؟


ساربان عرض كرد: فدایت شوم بحیر بن یسار والی یمن به جهت امام زمان یزید بن معاویه فرستاده حضرت از این سخن برآشفت فرمان داد هدایا را اخذ و تصرف نمایند زیرا كه امام زمان و قطب عالم امكان وجود اقدسش بود و امور مسلمانان در ید تصرف آن جناب بود باری به روایت مرحوم ابن نما بار آن شتران بعضی از عطریات و برخی از حله های یمنی بود.

سپس حضرت به آنها فرمودند: حالا اگر میل دارید همراه ما به عراق بیائید ما تمام شترهای شما را كرایه می كنیم و اگر نمی خواهید برگردید تا اینجا كرایه خود را بگیرید، پس بعضی از شتربانان باتفاق امام علیه السلام رو به عراق آورده و شترها را زیر بار بنه حضرت آوردند و بعضی دیگر برگشته و خبر بردند.


[1] موضعي است در چهار ميلي مكه.